با عرض سلام و سپاس بابت مطرح نمودن پرسشتان در شیعه سِی
خوردنیهای حرام در آیات قرآن (سوره بقره و مائده) - بخش اول
خداوند با آفرینش انسان، رزق و روزی او را هم همراهش آفریده است. همانطوری که غذا در رشد و تقویت جسم انسان تأثیر میگذارد، در روح و روان او هم اثر به سزایی دارد، از این رو خداوند حکیم و متعال، بعضی خوردنیها را بر ما حرام کرده است تا اثرات بد آنها در بدن و روح ما تأثیرگذار نباشد.
اگرچه علم امروز اثرات منفی غذاهای حرام در روح و روان انسان را کمتر متوجه شده، امّا اثرات منفی بعضی از آنها در سلامتی جسم انسان را به خوبی ثابت کرده است و این خود دلیلی بر اعجاز علمی قرآن میباشد. در قرآن کریم آیات متعددی درباره خوردنیهای حرام ذکر شده است، و ما در این بحث به بررسی آن خوردنیها در دو سوره بقره و مائده میپردازیم.
خوردنی های حرام
مواد و غذاهایی كه خداوند آنها را در دو سوره بقره و مائده بر ما حرام كرده است، عبارتند از:
1- مردار
منظور از مردار، مردهی هر حیوانی است که خدا، گوشت آن را حلال نموده است، خواه از چهارپایان باشد یا پرندگان؛ و نیز وحشی یا اهلی بودن تفاوت نمیکند. با این بیان، خوردن «مردار» و بهرهوریهای دیگر از آن حرام است.
خداوند متعال در این باره میفرماید:
«حُرِّمَتْ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةُ ...»[1] «مردار بر شما حرام شده است.»
فلسفه تحریم گوشت مردار
بدون شك خداوند حكیم بدون دلیل چیزی را حرام نمیكند، از این رو اگر گوشت مردار را حرام كرده است، به دلیل مفاسد و مضراتی است كه در آن وجود دارد.
افزون بر این كه پیشوایان دین در روایات اسلامى زیانهاى مردار را یادآور شدهاند، پیشرفتهاى علمى بشر نیز پرده از روى آن مضرات برداشته است.
در این باره امام صادق علیه السلام فرمود:
«اما المیتة فانه لم ینل منها احد الا ضعف بدنه، و ذهبت قوته، و انقطع نسله و لا یموت آكل المیتة الا فجاة»[2]
«به كسی از گوشت مردار نمیرسد، مگر آنكه بدنش ضعیف و نسلش قطع میشود و خورنده گوشت خوك به طور ناگهانی میمیرد.»این مفاسد ممكن است به خاطر آن باشد كه دستگاه گوارش نمىتواند از مردار خون سالم و زنده بسازد، افزون بر آن، مردار كانونى است از انواع میكربها، اسلام علاوه بر اینكه خوردن گوشت مردار را تحریم كرده، آن را نجس هم دانسته تا مسلمانان كاملا از آن دورى كنند.[3]
2- خون
خداوند متعال در این باره میفرماید:
«حُرِّمَتْ عَلَيْكُم ... الدم ...»[4]«خون بر شما حرام شده است.»
در جاهلیت، خون حیوان را بر رودهی بزرگ آن میریختند و پس از آماده ساختن میخوردند. امّا با نزول قرآن شریف، خون ریخته شده تحریم گردید، امّا اندک خونی که به گوشت آلوده میشود و یا خونی که در جگر سیاه به صورت گوشت درآمده، روا شناخته شد.
حکمت تحریم خوردن خون
خونخوارى هم زیان جسمى دارد و هم اثر سوء اخلاقى، چرا كه خون از یك سو ماده كاملا آمادهاى است براى پرورش انواع میكربها.
تمام میكربهایى كه وارد بدن انسان مىشوند به خون حمله مىكنند، و آن را مركز فعالیت خویش قرار مىدهند، به همین دلیل گلبولهاى سفید كه پاسداران و سربازان كشور تن انسان هستند همواره در منطقه خون پاسدارى مىكنند تا میكربها به این سنگر حساس كه با تمام مناطق بدن ارتباط نزدیك دارد راه پیدا نكنند، مخصوصا هنگامى كه خون از جریان مىافتد و به اصطلاح مىمیرد، گلبولهاى سفید از بین مىروند و به همین دلیل میكربها كه میدان را خالى از حریف مىبینند به سرعت زاد و ولد كرده گسترش مىیابند، بنا بر این اگر گفته شود خون به هنگامى كه از جریان مىافتد آلوده ترین اجزاى بدن انسان و حیوان است، گزاف گفته نشده است.
از سوى دیگر امروز در علم غذاشناسى ثابت شده كه غذاها از طریق تاثیر در غدهها و ایجاد هورمونها در روحیات و اخلاق انسان اثر مىگذارند، از قدیم نیز تاثیر خونخوارى در قساوت و سنگدلى به تجربه رسیده، و حتى ضرب المثل شده است.[5]
امام صادق علیه السلام در این باره فرمود:
«خداوند خون را حرام كرد، زیرا [تغذیه از خون] سبب فساد بدنها و موجب پیدا شدن آب زرد و بوى متعفّن دهان و بد بو شدن شخص و بد خلق شدن وى و سخت دل شدن و كم مهر گردیدن نسبت به دیگران مىگردد حتى كار به جایى مىرسد كه فرزند به واسطه تغذیه از آن پدر و دوست و همسرش را به قتل مىرساند.»[6]
3- گوشت خوک
خداوند متعال در این باره میفرماید:
«حُرِّمَتْ عَلَيْكُم ... و لحم الخنزیر ...»[7] «گوشت خوك بر شما حرام شده است.»
آیه شریفه گوشت خوک را به صورت جداگانه تحریم میکند تا روشن سازد که خوک و گوشت آن به طور کلّی حرام است، خواه مردار باشد و یا نباشد؛ البته حیواناتی چون سگ و گربه و میمون و... نیز این گونهاند؛ امّا بدان دلیل به گوشت خوک تصریح شده است که مردم بیشتر به خوردن آن علاقه نشان میدهند، نه دیگر حیوانات همانند آن.
فلسفه تحریم گوشت خوك
خوك حتى نزد اروپائیان كه بیشتر گوشت آن را مىخورند سمبل بىغیرتى است، و حیوانى كثیف است. خوك در امور جنسى فوق العاده بىتفاوت و لا ابالى است و علاوه بر تاثیر غذا در روحیات كه از نظر علم ثابت است، تاثیر این غذا در خصوص لاابالیگرى در مسائل جنسى مشهود است.
در شریعت حضرت موسى علیه السلام حرمت گوشت خوك نیز اعلام شده است، چنانكه در تورات آمده است:
«خوك ... نشخوار نمیكند این برای شما نجس است. از گوشت آنها مخورید و لاش آنها را لمس مكنید اینها برای شما نجساند»[8]
و در اناجیل گناهكاران به خوك تشبیه شدهاند، و در ضمن داستانها مظهر شیطان خوك معرفى شده است.
جاى تعجب است كه بعضى با چشم خود مىبینند از یك سو خوراك خوك نوعا از كثافات و گاهى از فضولات خودش است و از سوى دیگر براى همه روشن شده كه گوشت این حیوان پلید داراى دو نوع انگل خطرناك بنام كرم «تریشین» و یك نوع كرم «كدو» است باز هم در استفاده از گوشت آن اصرار مى ورزند.
تنها كرم «تریشین» كافى است كه در یك ماه 15 هزار تخمریزى كند و در انسان سبب پیدایش امراض گوناگونى مانند كم خونى، سرگیجه، تبهاى مخصوص اسهال، دردهاى رماتیسمى، كشش اعصاب، خارش داخل بدن، تراكم پیهها، كوفتگى و خستگى، سختى عمل جویدن و بلعیدن غذا و تنفس و غیره گردد.
در یك كیلو گوشت خوك ممكن است 400 میلیون نوزاد كرم «تریشین» باشد و شاید همین امور سبب شد كه چند سال قبل در قسمتى از كشور روسیه خوردن گوشت خوك ممنوع اعلام شد.
آرى آئینى كه دستوراتش به مرور زمان جلوه تازهاى پیدا مىكند آئین خدا و آئین اسلام است.
بعضى مى گویند با وسائل امروز مىتوان تمام این انگلها را كشت و گوشت خوك را از آنها پاك نمود، ولى به فرض كه با وسائل بهداشتى با پختن گوشت خوك در حرارت زیاد انگلهاى مزبور به كلى از میان بروند باز زیان گوشت خوك قابل انكار نیست، زیرا طبق اصل مسلمى كه اشاره شد گوشت هر حیوانى حاوى صفات آن حیوان است و از طریق غده ها و تراوش آنها (هورمونها) در اخلاق كسانى كه از آن تغذیه مىكنند اثر مى گذارد، و به این ترتیب خوردن گوشت خوك مىتواند صفت بىبند و بارى جنسى و بى اعتنایى به مسائل ناموسى را كه از خصائص بارز نر این حیوان است به خورنده آن منتقل كند.
و شاید یكى از علل بى بند و بارى شدید جنسى كه در كشورهاى غربى حكومت مى كند همان تغذیه از گوشت این حیوان آلوده باشد.[9]
4- حیوان با ذبح غیر اسلامی
خداوند متعال در این باره میفرماید:
«حُرِّمَتْ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةُ ... وَ ما أُهِلَّ لِغَيْرِ اللَّهِ بِه»[10]
« مردار و ... هر حیوانى كه به هنگام كشتنش نام دیگرى جز اللّه را بر او بگویند، بر شما حرام شد.»
از این آیه دانسته میشود که هر حیوان حلال گوشتی که به نام غیر خدا ذبح شود و یا در کشتار آن، مقررات شرعی رعایت نگردد و یا به دست كافران کشته شود، حرام است و خوردن گوشت آن نارواست.
حکمت تحریم اکل حیوان با ذبح غیر اسلامی
آیا بردن نام خدا یا غیر خدا، هنگام ذبح، از نظر بهداشتى در گوشت حیوان اثر مى گذارد؟!
در پاسخ باید گفت نباید فراموش كرد كه لازم نیست نام خدا و غیر خدا در ماهیت گوشت از نظر بهداشتى اثرى بگذارد، زیرا محرمات در اسلام روى جهات مختلفى است، گاهى تحریم چیزى به دلیل بهداشت و حفظ جسم است، و گاهى به دلیل تهذیب روح و زمانى نیز به دلیل حفظ نظام اجتماع، و تحریم گوشتهایى كه به نام بتها ذبح مىشود در حقیقت جنبه معنوى و اخلاقى و تربیتى دارد، آنها انسان را از خدا دور مى كند، و اثر روانى و تربیتى نامطلوبى دارد، چرا كه از سنتهاى شرك و بت پرستى است و تجدید كننده خاطره آنها میباشد.[11]
تحریم موضوعات چهارگانه ـ مردار، خون، خوك، حیوان با ذبح غیر شرعی ـ در چهار سوره از قرآن ذكر شده است كه دو مورد از آن در مكه (انعام- 145 و نحل 115) و دو مورد آن در مدینه نازل شده است (بقره- 173 و مائده- 3).
چنین به نظر مى رسد كه نخستین بار اوائل بعثت بود كه تحریم این گوشتهاى حرام اعلام شد، و دومین بار اواخر اقامت پیامبر (ص) در مكه، و سومین بار در اوائل هجرت در مدینه و بالاخره چهارمین بار در اواخر عمر پیامبر در سوره مائده كه از آخرین سوره قرآن است بیان شده است.[12]
این طرز نزول آیات كه بى سابقه یا كم سابقه است، به خاطر اهمیت این موضوع و خطرات جسمى و روحى فراوان آن است و نیز به خاطر آلودگى زیاد مردم آن روز به آن بوده است.[13]
5- حیوان خفه شده
خداوند متعال در این باره میفرماید:
«حُرِّمَتْ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةُ ... وَ الْمُنْخَنِقَةُ »[14]
« مردار و ... حیوانات خفهشده بر شما حرام شد»
به باور برخی، منظور از واژهی «منخنقه» آن حیوانی است که سرش را میان دو قسمت درخت در فشار قرار دهند تا خفه شود. و به باور برخی دیگر، حیوانی است که با ریسمان شکارچی و دام خفه گردد.
«ابن عباس» میگوید: در جاهلیت، حیوان را خفه میکردند و گوشت آن را میخورند.[15]
در بعضى از روایات نقل شده كه مجوس مخصوصاً مقید بودند كه حیوانات را از طریق خفه كردن آنها بكشند سپس از گوشتشان استفاده كنند.[16] بنا براین ممكن است آیه ناظر به وضع آنها نیز باشد.
6- حیوان کتک خورده
خداوند متعال در این باره میفرماید:
«حُرِّمَتْ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةُ ... و الْمَوْقُوذَة»[17]
« مردار و ... حیوان كتك خورده بر شما حرام شد»
منظور از واژهی «موقوذه» حیوانی است که بر اثر کتک بسیار و یا ضربهای کاری به وسیلهی چوب یا هر ابزار دیگری از پا درآید که خوردن گوشت آن نیز حرام است؛ و نیز همینگونه است اگر بر اثر بیماری بمیرد.
7- حیوان پرتاب شده
خداوند متعال در این باره میفرماید:
«حُرِّمَتْ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةُ ... و الْمُتَرَدِّيَةُ»[18]
« مردار و ... حیوان پرتابشده بر شما حرام شد»
به باور گروهی از جمله «ابن عباس» حیوانی که از کوه یا جای بلندی سقوط کند و یا در چاه بیفتد و بمیرد، در این صورت نیز خوردن گوشت آن تحریم شده است؛ امّا اگر در چاه سقوط کند و امکان کشتار شرعی آن نباشد، اگر پیش از مردن آن کاردی به پیکرش بزنند که بر اثر آن زخم جان دهد، گوشت آن حلال میگردد. [19]
8- حیوان شاخ زده شده
خداوند متعال در این باره میفرماید:
«حُرِّمَتْ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةُ ... و الْنطیحة »[20]
« مردار و ... حیوان شاخزدهشده بر شما حرام شد»
حیوانی که بر اثر شاخ زدن دیگر حیوانات بمیرد، نیز خوردن گوشت آن حرام است.
9- شکار مردهی درندگان
خداوند متعال در این باره میفرماید:
«حُرِّمَتْ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةُ ... و مَا أَكلََ السَّبُعُ إِلَّا مَا ذَكَّيْتُمْ »[21]
«مردار و ... و آنچه درّنده (از آن) خورده، بر شما حرام شد مگر آنچه را (زنده دریابید و) سر ببرید...»
خوردنی دیگری كه از سوی خداوند حرام شد، گوشت حیوانی است که به وسیلهی درندهای شکار شده و بمیرد.
ممكن است فلسفه تحریم این پنج نوع از گوشتهاى حیوانات به خاطر آن باشد كه خون به قدر كافى از آنها بیرون نمىرود، زیرا تا زمانى كه رگهاى اصلى گردن بریده نشود، خون به اندازه كافى بیرون نخواهد ریخت. از سوی دیگر خون مركز انواع میكربها است و با مردن حیوان قبل از هر چیز خون عفونت پیدا مىكند، و به تعبیر دیگر این چنین گوشتها یك نوع مسمومیت دارند و جزء گوشتهاى سالم محسوب نخواهد شد، مخصوصا اگر حیوان بر اثر شكنجه یا بیمارى و یا تعقیب حیوان درندهاى بمیرد مسمومیت بیشترى خواهد داشت. به علاوه جنبه معنوى ذبح كه با ذكر نام خدا و رو به قبله بودن حاصل مىشود در هیچ یك از اینها نیست.
ولى اگر قبل از آنكه این حیوانات جان بسپرند به آنها برسند و با آداب اسلامى آنها را سر ببرند و خون بقدر كافى از آنها بیرون بریزد، حلال خواهد بود و لذا به دنبال تحریم موارد فوق مىفرماید: (إِلَّا ما ذَكَّيْتُمْ.)
10- حیوان كشتهشده بر آستان بتها
«حرمت علیكم ....و ما ذُبِحَ عَلَى النُّصُبِ وَ أَنْ تَسْتَقْسِمُوا بالْأَزْلام»[22]
«حرام شد بر شما ... هر چه بر آستان بتان ذبح شود و آنچه به وسیله تیرهاى قمار قسمت كنید.»
در زمان جاهلیت بت پرستان سنگهایى در اطراف كعبه نصب كرده بودند كه شكل و صورت خاصى نداشت، آنها را «نُصب» مىنامیدند در مقابل آنها قربانى مىكردند و خون قربانى را به آنها مىمالیدند، و فرق آنها با بت همان بود كه بتها همواره داراى اشكال و صور خاصى بودند اما «نصب» چنین نبودند، اسلام در این آیه اینگونه گوشتها را تحریم كرده و میگوید: (و ما ذُبِحَ عَلَى النُّصُب)
روشن است كه تحریم این نوع گوشت جنبه اخلاقى و معنوى دارد نه جنبه مادى و جسمانى، و در واقع یكى از اقسام «ما أُهِلَّ لِغَيْرِ اللَّهِ بِه» میباشد، كه به خاطر رواجش در میان عرب جاهلى به آن تصریح شده است.