با سلام و تشکر از ارسال سوالتان
متاسفانه به طور دقیق متوجه سوالتان نشدم(اما پاسخ برداشتی که از سوالتان داشتم را می نویسم،)اگر سوالتان را اشتباه متوجه شدم یا سوال دیگری در این مورد داشتید، مطرح فرمایید.
پاسخ :
یكی از شبهات كه همواره راجع به آیه ولایت و امامت علی (علیه السلام) مطرح گریده این است كه دادن زكات مستحبی در هنگام نماز با خشوع و عبادت نمیسازد ؛ آن هم در حق كسی مثل امام علی علیه السلام كه در هنگام نماز غرق در ذكر و یاد خدا و از همه چیز بریده و رهاشده بوده است . فخر رازی مینویسد :
أن اللائق بعلی علیه السلام أن یكون مستغرق القلب بذكر الله حال ما یكون فی الصلاة ، والظاهر أن من كان كذلك فإنه لا یتفرغ لاستماع كلام الغیر ولفهمه ، ولهذا قال تعالى : «الَّذِینَ یَذْكُرُونَ اللَّهَ قِیَاماً وَقُعُوداً وَعَلَى جُنُوبِهِمْ الْعَالِمُونَ خَلَقَ اللَّهُ السَّمَاوَاتِ وَالاْرْضَ». آل عمران /191. ومن كان قبله مستغرقاً فی الفكر كیف یتفرغ لاستماع كلام الغیر.
سزاوار به شأن علی علیه السلام این است كه هنگام نماز ، غرق به یا د خدا باشد ، ظاهرا هر كه این وضعیت را داشته باشد فرصت برای گوش كردن كلام دیگری و فهماندن او راندارد . لذا خداوند متعال فرمودند :
همانان كه خدا را [در همه احوال] ایستاده و نشسته، و به پهلو آرمیده یاد مىكنند، و در آفرینش آسمانها و زمین مىاندیشند.
نقد وبررسی شبهه
امام علی علیه السلام داراى آنچنان توانمندى روحى و معنوى هست كه به آسانى مىتواند دو عبادت نماز و زكات را همراه با یكدیگر و بدون كاستى در حضور قلب و اخلاص انجام دهد و آنجا كه امور شخصى و مادى مطرح است ، همان مقام معنوى خویش را حفظ كند و درد جسمى ، آنان را از حالت « وصال » و « مقام فناء» خارج نگرداند.
برخی گفتهاند كه وقتی ( اگر سند این روایت درست باشد ) تیر را از پای حضرت خارج ساختند، حضرت متوجه نشد . این معنا درست نیست. خارج نمودن تیر و تكان نخوردن حضرت به این معنا نیست كه حضرت متوجه خروج تیر و درد حاصل از آن نبود . اگر اینطور باشد كه دلالت بر نقص علم و آگاهی حضرت میكند . ایشان متوجه بود ؛ ولی با توجه به خداوند و ارتباط معنوی با مبدا هستی آنچنان قدرتی در خویش احساس می نمود كه می توانست به راحتی درد تیر را تحمل كند و آنچنان لذتی میبرد كه رنج و درد حاصل از تیر برایش آسان می نمود و این باز حاصل همان مقام جمعی و اقتدار ولایی حضرت علیه السلام می باشد .
شنیدن صدای سائل و به کمک او پرداختن ، توجه به خویشتن نیست ؛ بلکه عین توجه به خداست . علی علیه السلام در حال نماز از خود بیگانه بود نه از خدا و میدانیم بیگا نگی از خلق خدا بیگانگی از خداست .
پرداختن زکات در حال نماز انجام عبادت در ضمن عبادت است نه انجام یک عمل مباح در ضمن عبادت . آنچه با روح عبادت سازگار نیست ، توجه به مسائل مربوط به زندگی مادی و شخصی است ؛ اما توجه به آنچه در مسیر رضای خداست کاملا با روح عبادت سازگار است .
علاوه بر این، معنای غرق شدن در توجه به خدا این نیست که انسان بی اختیار احساس خود را از دست بدهد ؛ بلکه با اراده خویش توجه خود را از آنچه در راه خدا و برای خدا نیست برمیگیرد .
آلوسى در این مورد مى نویسد :
همین سؤال را از ابن جوزى پرسیدند ، او در پاسخ ، این دو بیت شعر را خواند :
یسقى ویشرب لاتلهیه سكرته/عن الندیم ولایلهو عن الناس
أطاعه سكره حتى تمكن من/فعل الصحاة فهذا واحد الناس
نوشید و مىنوشاند و مستى ، او را از توجّه به ساقى باز نمىدارد و از مردم غافل نمىسازد .
مستى او در اختیار اوست تا جایى كه توانسته همانند انسان هاى هوشیار عمل كند ؛ پس او یگانه و منحصر به فرد از این مردم است .[1]
اگر دادن زكات در ركوع مصداق فعل كثیر بود ، چرا خداوند در این آیه از زكات دادن درحال ركوع تكریم و تمجید نموده است ، و اگر این عمل نشانه غفلت و بى خبرى از ذكر خدا بود نباید به عنوان یك رفتار وسلوك الهی تلقی شده و امتیازات مهمی الهی را كه مقام ولایت و امامت باشد ، در قبال آن بدهد .
رسول خدا (ص) أُمامة بنت ابوالعاص را در حال نماز روی شانه خود سوار كرد :
همچنین مسلم نیشابوری نقل میكند كه رسول خدا امامة بنت أبی العاص را در حال نماز روی شانههای خود سوار میكرد :
عَنْ أَبِی قَتَادَةَ الأَنْصَارِیِّ، قَالَ رَأَیْتُ النَّبِیَّ صلى الله علیه وسلم یَؤُمُّ النَّاسَ وَأُمَامَةُ بِنْتُ أَبِی الْعَاصِ وَهْىَ ابْنَةُ زَیْنَبَ بِنْتِ النَّبِیِّ صلى الله علیه وسلم عَلَى عَاتِقِهِ فَإِذَا رَكَعَ وَضَعَهَا وَإِذَا رَفَعَ مِنَ السُّجُودِ أَعَادَهَا .
ابی قتاده گفته است كه رسول خدارا دیدم كه مردم را امامت می كرد ، اُمامه دختر ابی عاص كه فرزند زینب دختر رسول خدا صلی الله علیه وآله بود، بر شانه رسول خدا بود وقتی ركوع می كرد به زمین می گذاشت ووقتی بلند می شد دوباره بلند می كرد[2]
و بخاری در صحیح خود مینویسد :
أن رسول الله صلی الله علیه و سلم كان یصلی و هو حامل أمامة بنت زینب بنت رسول الله (صلی الله علیه و سلم) و لأبی العاص بن الربیع فإذا قام حملها و إذا سجد وضعها.
رسول اكرم صلی الله علیه و آله و سلم در حال نماز بود و أمامة، نوه خودش را از دخترش زینب از داماش أبی العاص بن ربیع، خیلی دوست داشت و روی شانه خود می گرفت و میایستاد و وقتی سجده میكرد، آن دختر را روی زمین میگذاشت و سجده میكرد و باز هنگام بلند شدن، بچه را بغل می كرد و میایستاد.[3]
در سنن ابی داود نیز آمده است :
عن أبی قتادة صاحب رسول الله صلى الله علیه و سلم قال: بینما نحن ننتظر رسول الله صلى الله علیه و سلم للصلاة، فی الظهر أو العصر، و قد دعاه بلال للصلاة، إذ خرج إلینا و أمامة بنت أبی العاص بنت ابنته على عنقه، فقام رسول الله صلى الله علیه و سلم فی مصلاه، و قمنا خلفه، و هی فی مكانها الذی هی فیه، قال: فكبر فكبرنا، قال: حتى إذا أراد رسول الله صلى الله علیه و سلم أن یركع أخذها فوضعها، ثم ركع و سجد، حتى إذا فرغ من سجوده ثم قام أخذها فردها فی مكانها، فما زال رسول الله صلى الله علیه و سلم یصنع بها ذلك فی كل ركعة حتى فرغ من صلاته .
منتظر بودیم كه رسول اكرم صلی علیه وآله بیاید و نماز ظهر و عصر را بخوانیم ، بلا آن حضرت را برای اقامه نماز صدا زد ، آن حضرت در حالی به سوی ما آمد كه امامه دختر ابی العاص را روی گردن خود گذاشته بود و بر مصلای خود ایستاد و ما هم پشت سر او ایستادیم و آن دختر نیز هنوز پشت گردن پیامبر صلی علیه وآله بود. رسول اكرم صلی علیه وآله تكبیر گفت و ما هم تكبیر گفتیم؛ تا آنجا كه وقتی رسول اكرم صلی علیه وآله خواست ركوع كند، دختر را گرفت و پائین گذاشت و سپس ركوع و سجود را انجام داد، وقتی سجدهاش تمام شد، دختر را برداشت و روی گردن خود گذاشت . رسول رسول خدا صلی علیه وآله در تمام ركعات نماز خود اینكار را انجام میداد.[4]
البانی این روایت را دارای سند خوب می داند :
و إسناده جید
بهترین اسناد را دارد.[5]
حال این پرسش مطرح می گردد كه آیا این كار رسول خدا مصداق عمل كثیر نیست ؟ و با اصل حضور و خشوع در نماز منافات ندارد ؟ در حالی كه نماز ، امیرالمؤمنین علیه السلام نماز مستحبی بوده ؛ ولی نماز رسول رسول خدا صلی الله علیه وآله نماز واجب بود . نماز مستحبی را در حال حركت هم میتوان خواند . اگر حمل كودك در نماز واجب ایرادی ندارد ، قطعا اشاره كه كمتر از حمل است در نماز مستحبی هم ایرادی ندارد .
رسول خدا (ص) امام حسین و امام حسین (ع) را در حال سجده بر پشت خود سوار میكرد:
احمد بن حنبل حدیثی را نقل می كند كه رسول خدا امام حسن وحسین را در نماز حمل می كرد :
حدثنا عبد اللَّهِ حدثنی أبی ثنا أَسْوَدُ بن عَامِرٍ ثنا كَامِلٌ وأبو الْمُنْذِرِ ثنا كامل أبو كَامِلٌ قال أَسْوَدُ قال أنا المعنی عن أبی صَالِحٍ عن أبی هُرَیْرَةَ قال كنا نصلی مع رسول اللَّهِ صلى الله علیه وسلم الْعِشَاءَ فإذا سَجَدَ وَثَبَ الْحَسَنُ وَالْحُسَیْنُ على ظَهْرِهِ فإذا رَفَعَ رَأْسَهُ أَخَذَهُمَا بیده من خَلْفِهِ أَخْذاً رَفِیقاً وَیَضَعُهُمَا على الأَرْضِ فإذا عَادَ عَادَا حتى قَضَى صَلاَتَهُ أَقْعَدَهُمَا على فَخِذَیْهِ قال فَقُمْتُ إلیه فقلت یا رَسُولَ اللَّهِ أَرُدُّهُمَا فَبَرَقَتْ بَرْقَةٌ فقال لَهُمَا الْحَقَا بِأُمِّكُمَا قال فَمَكَثَ ضَوْءُهَا حتى دَخَلاَ
وقتی با رسول اكرم صلی الله علیه و آله و سلم نماز عشاء میخواندیم ، هنگامی كه رسول اكرم صلی الله علیه و آله و سلم به سجده میرفت ، امام حسن علیه السلام و امام حسین علیه السلام میآمدند و پشت رسول اكرم صلی الله علیه و آله و سلم سوار میشدند ، وقتی پیامبر صلی الله علیه و سلم از سجده بلند میشد ، آن دو را آرام میگرفت و روی زمین میگذاشت و وقتی پیامبر صلی الله علیه و سلم دوباره به سجده بر میگشت ، آن دو نیز پشت پیامبر صلی الله علیه و سلم سوار میشدند ؛ تا اینكه نماز رسول اكرم صلی الله علیه و آله و سلم تمام شد و آن دو را روی زانویش نشاند و سپس دستور داد كه آن دو را به مادرشان تحویل دهند .[6]
حاكم نیشابوری با نقل این حدیث ، میگوید :
هذا حدیث صحیح الإسناد .[7]
در آوردن كفش در حال نماز :
ابوبكر جصاص در احكام القران مینویسد :
وقد روی عن النبی صلى الله علیه وسلم أخبار فی إباحة العمل الیسیر فیها فمنها أنه خلع نعلیه فی الصلاة ومنها أنه مس لحیته وأنه أشار بیده ...
از رسول خدا صلی الله علیه وآله روایت شده در مباح بودن عمل كم در نماز ؛ 1- پیامبر صلی علیه وآله در نماز نعلین را در می آورد ؛ 2- لحیه اش را مسح می كرد . 3- با دستش اشاره می كرد .[7]
رسول خدا (ص) و صحابه در حال نماز انگشترش را درآوردند :
جصاص در این باره روایتی را نیز نقل میكند :
أن النبى خلع خاتمه ، فخلعوا خواتیمهم وأنه خلع نعلیه فی الصلاة ، فخلعوا نعالهم.
رسول خدا صلی علیه وآله انگشترش را در می آورد پس اصحاب انگشترهایش را در می آوردند ، رسول خدا نعلینش را در نماز در می آورد پس اصحاب نعلینایش را در می آوردند .[9]
نتیجه :
دادن انگشتر به سائل در حال نماز ، هیچ ایرادی ندارد و مخالف خضوع و خشوع در نماز نیست .
پی نوشت:
[1].الآلوسی البغدادی ، العلامة أبی الفضل شهاب الدین السید محمود ( متوفای1270هـ ) ، روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم والسبع المثانی ، ج6 ، 169، ناشر : دار إحیاء التراث العربی – بیروت .
[2].النیسابوری ، مسلم بن الحجاج أبو الحسین القشیری ( متوفای261هـ ) ، صحیح مسلم ، ج 2 ص73، ح 1100، محمد فؤاد عبد الباقی ، ناشر : دار إحیاء التراث العربی - بیروت .
[3].البخاری الجعفی ، محمد بن إسماعیل أبو عبدالله (متوفای256هـ) ، صحیح البخاری ، ج1، ص131، ح516، كتاب الصلاة ، تحقیق د. مصطفى دیب البغا ، ناشر : دار ابن كثیر ، الیمامة - بیروت ، الطبعة : الثالثة ، 1407 – 1987 و النیسابوری ، مسلم بن الحجاج أبو الحسین القشیری (متوفای261هـ) ، صحیح مسلم ، ج1، ص73، ح1099، كتاب المساجد و مواضع الصلاة، تحقیق : محمد فؤاد عبد الباقی ، ناشر : دار إحیاء التراث العربی - بیروت .
[4].السجستانی الأزدی ، سلیمان بن الأشعث أبو داود (متوفای 275هـ) ، سنن أبی داود ، ج1، ص209، تحقیق : محمد محیی الدین عبد الحمید ، ناشر : دار الفكر .
[5].ألبانی ، محمد ناصر (متوفای1420هـ) ، إرواء الغلیل ، ج2، ص108، تحقیق : إشراف : زهیر الشاویش ، ناشر : المكتب الإسلامی - بیروت - لبنان ، الطبعة : الثانیة ، 1405 - 1985 م .
[6].الشیبانی ، أحمد بن حنبل أبو عبدالله ( متوفای241هـ ) ، مسند أحمد بن حنبل ، ج2، ص513 ، ح10669 ، ناشر : مؤسسة قرطبة – مصر .
[7].النیسابوری ، محمد بن عبدالله أبو عبدالله الحاكم (متوفای405 هـ) ، المستدرك على الصحیحین ، ج3، ص167، تحقیق : مصطفى عبد القادر عطا ، ناشر : دار الكتب العلمیة - بیروت ، الطبعة : الأولى ، 1411هـ - 1990م .
[8].الجصاص ، أحمد بن علی الرازی أبو بكر (متوفای370هـ) ، أحكام القرآن ، ج 4 ص 102 ، تحقیق : محمد الصادق قمحاوی ، ناشر : دار إحیاء التراث العربی - بیروت – 1405هـ.
[9].إبن بطال البكرى القرطبی، ابوالحسن علی بن خلف بن عبد الملك (متوفای449هـ)، شرح صحیح البخاری، ج 10 ص 346 ، تحقیق: ابوتمیم یاسر بن إبراهیم، ناشر: مكتبة الرشد - السعودیة / الریاض، الطبعة: الثانیة، 1423هـ - 2003م.
برگرفته از: موسسه تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)