شوهر من میل جنسی کمی نشان میدهد واقعا نمیدانم دنبال صیغه است یعنی صیغه ای دارد ویا بیماری دارد که میل جنسیش کم شده.او 50 سال دارد.بخاطر همین والبته کارهای دیگرش بهش شک دارم.من را هم خیلی در عذاب نگه داشته ما چون چند فرزند بزرگ داریم من نمیتوانم طلاق بگیرم ولی این بر قرار نکردن رابطه جنسی وحشتناک عصبی وپرخاشگرم کرده.دیوانه شدم،اصلا نمیدانم چه کنم.ازش بارها خواستم برود دکتر با این که میدانم باعث میشود فکر بد در باره ام بکند اما چاره ای ندارم مجبورم بهش بگم که در عذابم شاید فکری بکند ولی هیچ کاری نمیکند همیشه هم کمی تب دارد ولی حاضر نیست درمان کند.از همه بدتر ادم ظاهرا خوبی است نماز میخواند روزه میگیرد مسجد میرود ولی به حقوق خانوده پایبند نیست.به حق من که میرسد میلنگه.من هم هیچ اعتقادی به صیغه ندارم.آن را حرام میدانم هرچند که حرام نباشد واگر شوهرم روزی معلوم شود که زن دیگری گرفته و یا صیغه کرده حتما می کشمش و بعد خودم را هم معرفی برای اعدام میکنم چون هر چیزی را تحمل میکنم جز خیانت واز شما راهنمایی میخواهم چگونه فرزندانم را قانع کنم که طلاق بگیریم که منجر به یک قتلی چیزی نشود.اخر کارمان و یا شوهرم را درمان کنم و یا اگر زن چیزی پایش در میان است زودتر بفهمم ؟
ایا اگر این وضع که گفتم اگر من هم به شوهرم درصورت فهمیدن خیانتش وچون مرا در تنگنا گذاشته من هم بروم با مردی همبستر شوم کار حرام کردم ؟من هم مثل یک زن بی شوهر میمانم که گاه گاهی شوهرم مار خفته شهوتم را بیدار میکند وهمان جا رهایم میکند و باعث میشود بیشتر عذاب بکشم.نمیدانم چه کنم ؟در ضمن شوهر من خیلی دوست داره همخوابی را با حالت اجبار انجام بده هرچند که من امادگی داشته باشم ولی قبلا هم که همینطوری بود که حالت جبری داشت من احساس خوبی نسبت به اینکارش نداشتم وبخاطر همین ناراحت میشدم واز این همخوابی دوری میکردم خیلی بدم میاد که کسی بخواهد حالت تجاوز به من داشته باشد.دوست دارم ازم اجازه بگیرد واگر من امادگیش را داشتم واجازه دادم همبستر شود همینها باعث اختلاف بین ما شده در کل از زورگیری و دیکتاتوری بدم میاد مگر من حیوان هستم ویا دیوار و یا یک شی بی جان که او برایم تصمیم بگیرد؟ومثل حیوان به من حمله کند ؟