شوهرم وضعیت مالی خیلی بدی داره در حدی که از هر گونه خرجی برای من و زندگی عاجزه... در حالیکه این وسط با توجه به سن و استعدادی که داره میتونانست دنبال شغل دوم یا.. برود مثبا تدریس ریاضی و... هر چی.. ولی پیگیری نمیکته... الان 5 ساله ازدواج کردیم از همون ادل بیکار بود و دو سال تو خونه بود تقریبا.. قرار شد یه کتابایی بخونه بره امتحان بده که قبولش کنن به عنوان معلم خصوصی ریاضی... ولی الان سه ساله کاملا داره خودشو و منو مچل میکته با اینکه میبینه که اوضاع مون خیلی بده و حتی بدهکازیم... با این اوصاف اصلا ککشم نمیگزه... هیچ گونه چیزی نمیتونه نه برا من ته خودش بخره.. هر چی ام که خودش استفاده میکنه از لباس و اینا... از طرف من و خانواده ام دازه تامین میشه... حتی لباس هم برا من که بخوره تو سرم نمیخره برا خوذشم نمیتونه و نمیخره... من پیرهن شلوارشم جور میکنم مجانی.... کهنه های دایی و فک و فامیلمو میدن بهم که بدم بپوشه... در حالیکه سنش جوونه باید بره کار کنه از جوونیش بهره ببره... ولی.... خیلی بیخیاله... بعد از همه اینا بدتر رابطه جنسی هم برقرار نمیکنه... تو این 5 سال 2 سالش اون وسط سالی دو بار بود... و الان ها گاهی دو سه ماه اصلا کاری به من نداره. تازه الان مثلا از اون موقع بهتر شده که اون موقع 6 ماه یه بار بود الان شده دو ماه یه بتر مثلا.. ولی کلا خیلی اذیت میشم و به راه بد دارم کشیده میشم... الانم با دو نفراشنا شدم که ازشون پول خواستم اونام رابطه جنسی ازم میخوان... الان من بازم حق ندارم؟ بشینم هم بی پولی هم بی شوهری رو تحمل کنم؟ شما بگین چیکار کنم؟ همه راه ها رو زفتم... بهش بارها گفتم نیازهامو.. ولی بازم میگه نه...